قسمت بیست و دوم، شهلا حائری، رشید کاکاوند
Aknoon | اکنون - En podkast av Aknoontalks
Kategorier:
اکنون ادامه دارد..قسمت بیستم و دوم از فصل اولمهمان: شهلا حائریبا حضور :رشید کاکاوندکتاب و سایر انتشاراتخرده جنایتهای زناشوهری(نمایشنامه ای از اریک امانوئل اشمیت، ترجمه شهلا حائری، نشر قطره)سوءتفاهم(نمایشنامه ایی از آلبر کامو، ترجمه شهلا حائری)آقای اشمیت کیه؟(نمایشنامه ایی از سباستین تیری، ترجمه شهلا حائری)در جستجوی زمان ازدسترفته(رمان هفت جلیدی از مارسل پروست که هر کدام نام مخصوص به خود را دارد، جلد اول:طرف خانه سوان، جلد دوم:در سایه دوشیزگان شکوفا، جلد سوم:طرف گرمانت، جلد چهارم:سدوم و عموره، جلد پنجم:اسیر، جلد ششم:آلبرتین گمشده، جلد هفتم:زمان بازیافته)یک عشق سوان(مارسل پروست، ترجمه شهلا حائری، نشر قطره)در سایه ی مارسل پروست(شهلا حائری)روزها در راه(شاهرخ مسکوب)هزار و یک شب( داستانی به نقل از پادشاهی با عنوان شهریار و روایتگر آن شهرزاد-دختر وزیر-است. اکثر ماجراهای آن در بغداد کنونی که یکی از شهرهای پر رونق ایران باستان هست میگذرد و بعضی از داستانهای آن را از ریشهٔ ایرانی و برگردانی از «هزارافسان» دانستهاند)خاطرات کتابی(احمد اخوت،نشر گمان)همزادهای بورخس(احمد اخوت،نشر گمان)نقش هایی به یاد - گذری بر ادبیات خاطره نویسی(احمد اخوت،نشر گمان)راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟(بلیک ماریسون، فرزانه طاهری)پرندههای خارزار( کالین مککالو)بخارا(دوماهنامهای فرهنگی و هنری به مدیر مسئولی و سردبیری علی دهباشی)کنت مونت-کریستو(الکساندر دوما، تاریخ نشر ۱۸۴۴ م)بی خود و بی جهت(شهلا حائری، نشر قطره)فهرست حسرت ها(شهلا حائری)دیروز خیلی دیره(شهلا حائری)آتش از پشت شیشه(شهلا حائری)صدای انسانی و تئاتر جیبی(ژان کوکتو، ترجمه شهلا حائری)شخصیتها (شاعر، نویسنده، بازیگر ...)شهلا حائری(نویسنده، مترجم، پژوهشگر و استاد رشته انسان شناسی فرهنگی در دانشگاه بوستون آمریکا)اریک امانوئل اشمیت(نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی، زاده ۱۹۶۰ م)مارسل پروست(نویسنده و مقالهنویس فرانسوی، ۱۹۲۲ - ۱۸۷۱ م)جلال ستاری(نویسنده، پژوهشگر، اسطورهشناس، مترجم، و اندیشمند ایرانی، ۱۴۰۰ - ۱۳۱۰ ه.خ)علی دهباشی(روزنامهنگار، ادب پژوه، نویسنده و سردبیر مجلات بخارا و سمرقند، زاده ۱۳۳۷ ه.خ)آلن دو باتن(نویسنده و مجری تلویزیون سوییسی، زاده ۱۹۶۹ م)آندره ژید(نویسندهٔ فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۴۷، ۱۹۵۱ - ۱۸۶۹ م)شاهرخ مسکوب(پژوهشگر، شاهنامهپژوه، مترجم و نویسنده ایرانی، ۱۳۸۴ - ۱۳۰۴ ه.ش)خورخه لوئیس بورخِس(نویسنده،شاعر و مترجم آرژانتینی، ۱۹۸۶ - ۱۸۹۹ م)احمد اخوت(داستاننویس، داستانشناس، مترجم و منتقد ادبی، زاده ۱۳۳۰ ه.خ)رولان بارت(نویسنده، فیلسوف، نظریهپرداز ادبی، منتقد فرهنگی، و نشانهشناس مشهور فرانسوی، ۱۹۸۰ - ۱۹۱۵ ه.خ)فرانتس کافکا(نویسنده یهودی چکی-اتریشی آلمانیزبان، ۱۹۲۴ - ۱۸۸۳ م)آنا آخماتووا(شاعر و نویسنده روسی، ۱۹۶۶ - ۱۸۸۹ م)هادی حائری(پدر بزرگ شهلا حائری، نویسنده، شاعر و مثنویشناس، ۱۳۱۶ - ۱۲۴۱ ه.خ)جلالالدین همایی(نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضیدان و تاریخنگار معاصر ایرانی، ۱۳۵۹ - ۱۲۷۸ ه.خ)محمد محیط طباطبایی(پژوهشگر ادبی، مورخ، منتقد و ادیب معاصر ایران، ۱۳۷۱ - ۱۲۸۰ ه.خ)شاهرخ شاهید(خواننده و آهنگساز، ۱۳۲۸ - ۱۴۰۲ ه.خ)محمدقلی سلیم تهرانی(ملقب به سلیم تهرانی، شاعر ایرانی و از شاعران فارسیزبان سبک هندی، قرن یازدهم)معرفی پادکستدارکساید https://castbox.fm/ch/6773475اشعار و جملات و عبارات۱به صورت تو بتی کمتر آفریده خداترا کشیده و دست از قلم کشیده خداچو کرده نقش تو بر صفحهٔ وجود رقمصد آفرین ز زبان قلم شنیده خدامتاب روی ز همصحبتان که تنهاییلطیفه ای ست که از بهر خود گزیده خدا۲خوش آن کز فکر بیش و کم گذشته ستچو خورشید از سر عالم گذشته ستگل از خورشید کام خویشتن یافت چه می داند چه بر شبنم گذشته ست بپرس از دیگران ذوق طرب را که عمر ما همه در غم گذشته ست۳هرچه کردم شکر آن را، روزگار از من گرفت شکر نشنیدهست، پنداری شکایت میکنم حرف چون در وقت خود باشد به جایی میرسد از تو دارم شکوهها، اما قیامت میکنمچون به لطفت خو گرفتم، کار مشکل میشود مهربانی پر مکن با من که عادت میکنماین دل دیوانه دیگر قابل اصلاح نیست من چه بیعقلم که مجنون را نصیحت میکنمجوهر اصلی ز هرکس میشود ظاهر سلیم مدعی با من خصومت، من محبت میکنم۴هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم هرکه آمد به زمین، نقش زمین من بودم شوق، سرخیل صف اهل نیازم کرده ست سجده ای هرکه ترا کرد، جبین من بودم راز خود کرد وصیت همه با من مجنون بر سر او نفس بازپسین من بودم سعی من کردم و شد وصل نصیب دشمن دیگری صید تو کرد و به کمین من بودم هر کف خاک، به جولانگه شه می گوید پیش ازین پادشه روی زمین من بودم در چمن بود قیامت ز فغان دوش سلیم بلبلان را چه گنه، باعث این من بودم۵جوهر جرأت هر دل ز زبان معلوم است دلو در چاه چو خالی ست، رسن می لرزد بس که رسوایی ام آورده قیامت به سرش چون بری نام مرا، خاک وطن می لرزد جنبش لاله و گل نیست ز تأثیر صبا که ز رشک رخت اعضای چمن می لرزد۶اضطراب دلم از شوق تو دیدن دارد مرغ بسمل چه هنر غیر تپیدن داردپرده چون افکند از چهره ی گل، رویش را دوستان خوب ببینید که دیدن دارد ندهد دل که کسی بگذرد از کوچه ی ما سیل اینجا هوس خانه خریدن دارد۷روزگارم قدر نشناسد ز نادانی، که طفل گنج نامه گر بیابد، کاغذ بادش کنداز فراموشان زیر خاک بودن مشکل است وقت آن کس خوش که چون میرد، کسی یادش کند۸ز بس در هر دیاری یار دور افتادهای دارم به هرسو میپرد مرغی، ز من مکتوب میخواهد خدایا دور داری آن حریف بیتمیزی را که بد میفهمد و از ما سخن را خوب میخواهد سلیم آن بیوفا آخر وفا بر وعده خواهد کرد ولیکن عمر نوح و طاقت ایوب میخواهد(سلیم تهرانی)——من به بعضی چهره ها چون زود عادت می کنم پـیـششـان سـر بـر نمی آرم، رعایت می کنم(کاظم بهمنی)——دوستان به که ز ما یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است(پروین اعتصامی)——هر که را روی خوش و خوی نکوست مرده و زنده من عاشق اوستمن همانم که در ایام حیاتبی شما صرف نکردم اوقاتتا مرا روح و روان در تن بود شوق دیدار شما در من بودبعد چون رخت ز دنیا بستمباز در راه شما بنشستم(ایرج میرزا)
